بسم الله الرحمن الرحیم
صبر ...
صبر ....
و باز هم صبر ....
به امید گوشه نگاهی
به این امید که دیگر امسال راهم می دهند
به امید اینکه که دیگر امسال چشمم به رویت شش گوشه اش روشن می شود
حسرت ....
حسرت ....
و حسرت ....
دوستان و رفقا می روند و فقط منم که لیاقت حضور ندارم می روند و من می مانم و حسرت زیارتش ...
حسرت خواندن زیارت عاشورا رو به شش گوشه حسرت سردرگمی در بین الحرمین حسرت روضه های علمدار ....
دلم هوای حرم کرده است میدانی دلم هوای دو رکعت نماز بالا سر
و همچنان به امید دیدار کربلا نفس می زنم ....
عاقبت صبح وصال دوست رو خواهد نمود گرچه این شام فراق او مرا دلگیر کرد
آن روز ان شالله به زودی خواهد رسید ....